به نام حضرت علم و عالم و معلوم
نحو عربی (19)
توابع (6)
عطف بیان
تعریف عطف بیان
عطف بیان تابعی است جامد که معمولاً از متبوع خود مشهورتر است و همانند نعت، حقیقت مقصود از کاربرد متبوع را بیان میکند (قُتِلَ أبُو تُرابٍ علیٌّ علیه السّلام).
عطف بیان همواره باید اسم ظاهر باشد و ضمیر، فعل و جمله هرگز نمیتوانند عطف بیان، باشند. و در مواردی از این دست، باید افعال و ضمایر را بدل کلّ از کلّ برای قبل از آنها بدانیم.
معمولاً عطف بیان را میتوان بدل کلّ از کلّ نیز به شمار آورد؛ با این توضیح که عطف بیان از متبوع خود مشهورتر است؛ بر خلاف بدل کلّ از کلّ که چنین شرطی در آن وجود ندارد.
فواید عطف بیان
1- اگر متبوعِ عطف بیان، معرفه باشد: توضیح متبوع (جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیَاماً لِلنَّاسِ)
2- اگر متبوعِ عطف بیان، نکره باشد: تخصیص متبوع (أوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکِینَ)
حالتهای ظهور عطف بیان
1- اسمهای که پس از کنیه (قال أبُو الحَسَنِ الرِّضا علیهالسلام)
2- اسمهای که پس از لقب (قامَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیٌّ علیهالسّلام)
3- اسمهای ظاهرِ جامدی که پس از اسمهای اشاره و در مقام مشارٌالیهِ آنها میآیند (ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ)
4- موصوفهایی که پس از صفت خود به کار میروند. توضیح آنکه در زبان عربی گاه در بیان موصوف و صفت، صفت بر موصوف مقدم میشود. در این حالت، صفت، نقش مستقل دیگری به خود میگیرد و موصوف در جایگاه واژهی دیگری ظاهر میشود که آن نیز نقش مستقلی میپذیرد. این نقش جدید برای موصوف همان عطف بیان است (جَاءَ الجُندیُّ أحمدُ؛ جاءَت المعلّمةُ مریمُ).
احکام نحوی عطف بیان
عطف بیان دقیقاً مانند صفت، از متبوع خود در چهار مورد (عدد، نوع، معرفه یا نکره بودن و اعراب) تبعیت میکند (مریمُ جاءَ علیٌّ أخُوها)(1)
پ.ن:
1- خلاصهای از درس نوزدهم نحو عربی 3 / دانشکده علوم حدیث
سلام علیکم و رحمه الله
خدا خیرتون بده
درسته که بنده امروز یکروز مونده به آزمون دیدم و شاید فرصت استفاده نداشته باشم اما با این حال براتون دعا میکنم که خیرخواهی دوستانتون رو کردید و خلاصه نویسی کردید تا فهمش آسانتر شود
اجرتون با امام حسین ( ع)