به نام حضرت علم و عالم و معلوم
جوامع حدیثی متقدم و متأخر شیعه (5)
شیخ صدوق و کتاب من لا یحضره الفقیه (1)
نگاهی به زندگانی شیخ صدوق (رحمه الله)
نام: أبوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق.
القاب: «رئیس المحدّثین»، «شیخ القمیین» و «رکن من ارکان الدین».
پدر: علی بن حسین بن بابویه قمی (م 329ﻫ)؛ «صدوق اول». وی از فقها و محدثان بزرگ شیعه در عصر غیبت صغری است که نجاشی دربارهاش گفته است: «شیخُ القُمِیینَ فی عَصرِه و مُتَقَدِّمُهُم و فَقیهُهُم و ثِقَتُهُم...». وی دارای آثار متعدد حدیثی، همچون کتب الامامةُ و التَبصِرَة، قُربُ الِاسناد، المِعراج و... بوده است. آرامگاه پدر شیخ صدوق در قم واقع شده است.
تولد: بیشتر پژوهشگران بر این باورند که وی رر قم و حوالی سال 306 هجری یا چندی پس از آن متولد شده است.
مسافرتها
شیخ صدوق پس از چند سال کسب علم از مشایخ قم، به ری مهاجرت و سپس به شهرهای زیادی سفر و از مشایخ آن دیار اعم از شیعه و سنی روایت نقل کرده است. در سالهای 352 تا 368 به نیشابور، مشهد، مرو، بغداد (مدینةالسلام)، کوفه، مکه، همدان، بلخ، سرخس، سمرقند و گرگان سفر کرد. وی برخلاف مرحوم کلینی در بسیاری از موارد در خلال اَسناد روایاتش به مکان و گاهی زمان تحمل حدیث، تصریح کرده است.
شرایط سیاسی و فرهنگی در عصر صدوق
تولد و زندگی این دانشمند با حاکمیت آلبویه در ایران مصادف بوده است. در بین خاندانهای ایرانی، آلبویه به حمایت از عالمان و دانشمندان و توجه به دانش و فضیلت شهرت یافتهاند. در دوران حاکمیت آلبویه علاوه بر ری، در شهرهای دیگر، از جمله قم، خراسان، نیشابور، همدان و اصفهان، نیز حوزههای متعددی به وجود آمد و دانشمندان مورد احترام و تقویت قرار گرفتند.
وجود این شرایط باعث گردید تا شیخ صدوق بتواند اولاً در کمال سهولت سفرهای علمی خود را آغاز کرده و با پشت سر گذاردن شهر و دیارهای مختلف، از محضر اساتید شیعه و سنی استفاده کند و متقابلاً احادیث خود را در اختیار علاقمندان قرار دهد؛ ثانیاً بدون خوف و ترس با مخالفان مذهب تماس گرفته و مناظرههایی انجام دهد، یا کتب خود را در دفاع از تشیع و رد عقاید مخالفان منتشر سازد.
وفات شیخ صدوق
شیخ صدوق پس از هفتاد و چند سال زندگانی، سرانجام به سال 381 هجری در ری چشم از جهان فروبست و به عالم باقی شتافت. آرامگاهش اینک در شهر ری به نام «ابنبابویه» مشهور و زیارتگاه مسلمانان است.
شیخ صدوق از نگاه عالمان
همهی علما، فقها و دانشمندان بزرگ اسلام با دیدهی احترام و تعظیم به شیخ صدوق نگریستهاند، عدالت وی را تصدیق نموده و مقام شامخ علمی او را با عباراتی بس بلیغ تصدیق کردهاند:
نجاشی: مُحَمَّدُ بنُ عَلی بنِ بابویه القُمِی أبوجَعفَرٍ، نَزیلُ الرّی شیخُنا و فقیهُنا و وجهُ الطائفةِ بِخُراسان... .
شیخ طوسی: کان جلیلاً، حافظاً للأحادیث، بصیراً بالرجال، ناقداً للأخبار، لم یرَ فی القُمیینَ مثلُه فی حفظِه و کثرةِ علمِه له نَحوُ مِن ثلاثِمأةِ مُصَنَّفٍ.
سید بن طاووس: «الشیخُ المُتَّفَقُ عَلی عِلمِه و عِدالته ....»؛
ابنادریس حلی: ... فِانَّه کان ثِقَةً، جلیلَ القَدرِ، بصیراً بالأخبار، ناقِداً للآثار، عالِماً بِالرِّجالِ، حَفِظَةً و هُوَ استاذُ شیخِنا المفیدِ مُحَمّدِ بنِ محمدِ بنِ نُعمانَ.
ذهبی، از علمای اهل سنت: صاحِبُ التَّصانیفِ السائرةِ بینَ الرّافِضَةِ یضرَبُ بِحِفظِهِ المَثَلُ. یقالُ: لَهُ ثَلاثُمأةِ مُصَنَّفٍ وَ کانَ أبوه مِن کبارِهِم و مُصَنِّفیهِم.
مشایخ و شاگردان
اساتید
صدوق (ره) در کثرت مشایخ در میان عالمان شیعه کمنظیر است و اساتید وی را بیش از 250 تن برشمردهاند، اما از بین مشایخ متعدد وی چهار نفر از اهمیت بیشتری برخوردارند که عبارتاند از:
شاگردان:
بزرگانی از علمای شیعه از محضرش کسب فیض کردهاند که تعدادی از آنها از این قرارند:
شیخ مفید، سید مرتضی، حسین بن عبیدالله غضائری، علی بن احمد بن عباس (پدر نجاشی)، ابوالحسن جعفر بن حسکه قمی (از اساتید شیخ طوسی)، تَلَّعُکبَرِی.
تألیفات شیخ صدوق (ره)
وی حدوداً 300 کتاب و رساله در موضوعات مختلفی از قبیل تفسیر، حدیث، اخلاق، عقاید، فقه، رجال و... نوشته بود، اما امروزه تنها قریب به 20 اثر از وی به دست ما رسیده است.
آثار حدیثی موجود از شیخ صدوق (ره)
غیر از آثار حدیثی فوق از دیگر آثار بر جای مانده از شیخ صدوق (ره) به این کتابها میتوان اشاره کرد:
نکاتی دربارهی کتاب مدینة العلم صدوق
این کتاب ظاهراً تا قرن دهم در دسترس بوده و عدهای از آن روایت کردهاند، اما از آن پس مفقود شده و تاکنون تلاش عالمان بسیاری چون علامه مجلسی برای یافتن نسخهای از آن ناکام مانده است.
برخی از اطلاعات ما دربارهی این کتاب عبارت است از:
1- به تصریح شیخ طوسی بزرگتر از کتاب من لا یحضره الفقیه بوده است. به تعبیر ابن شهرآشوب این کتاب دارای 10 جزء بوده در حالی که کتاب من لا یحضره الفقیه 4 جزء است.
2- کتاب از باببندی خاصی برخوردار نبوده و روایات بسیاری را در موضوعات مختلف فقهی، اخلاقی و... در برداشته است.
3- عدهای همچون حسین بن عبدالصمد، پدر شیخ بهایی م 984، آن را در ردیف کتب اربعه ی شیعه قرار دادهاند. آقا بزرگ تهرانی از قول پدر شیخ بهائی نقل میکند: «و أصولُنا الخَمسةِ الکافی و مدینةُ العلمِ و کتابُ من لا یحضره الفقیه و التهذیبُ و الاستبصارُ».
کتاب من لا یحضره الفقیه
نام کتاب
نام کامل این اثر «کتاب من لا یحضره الفقیه» است؛ عنوانی که مرحوم صدوق در مقدمهی کتاب بدان تصریح کرده است: «و أترجمه بکتاب من لا یحضره الفقیه» که به اقتضای معنای عبارت ظاهراً لفظ «کتاب» نیز جزء عنوان است؛ به این کتاب اختصاراً الفقیه نیز اطلاق میشود؛ چنانکه گاهی با رمز «یه» بدان اشاره شده است.
زمان تألیف
شیخ صدوق تألیف فقیه را به سال 368 هجری در ایلاق آغاز کرد و احتمالاً در همان سال به پایان برد.
موضوع کتاب
موضوع اصلی کتاب روایات فقهی است. شیخ صدوق در این کتاب مجموعهی روایات اهل بیت (علیهم السلام) را دربارهی مسائل فقهی و احکام شرعی که از دیدگاه خود صحیح و معتبر میدانسته جمعآوری کرده است. گاهی به تناسب بحث، برخی از ادعیه، زیارات و روایات اخلاقی را نیز آورده است؛ بخش پایانی نیز با عنوان «کتاب النوادر» در بر دارندهی وصایا و مطالبی اخلاقی از معصومین (علیهم السلام) و مشتمل بر 158 حدیث است.
انگیزهی نگارش
یکی از سادات بزرگوار شهر بلخ به نام شریفالدین ابوعبدالله محمد بن حسین معروف به «نعمت» از شیخ صدوق درخواست کرده بود مانند کتاب من لا یحضره الطبیب محمد بن زکریای رازی در علم طب، او هم کتابی در علم فقه به نگارش در آورد تا مورد استفادهی کسانی قرار گیرد که به علما و فقهای بزرگ دسترسی ندارند و ایشان با مراجعه به آن کتاب بتوانند از احکام شرعی و وظایف خود آگاه گردند.
مآخذ شیخ صدوق در تألیف کتاب من لا یحضره الفقیه
وی با اینکه کتاب خود را در سفر نوشته و طبیعت سفر اقتضا میکرده که وی از منابع محدودی برخوردار باشد، اما چنانکه از بررسی مقدمه و مشیخه پایانی کتاب بر میآید، وی مجموعهی نسبتاً کاملی از کتب دانشمندان قبل از خود را در اختیار داشته است:
کتابهای حَرِیزِ بن عبدالله سجستانی، عبیدالله بن علی حلبی و ابن أبیعمیر أزدی که برخی از این عده با یک واسطه، از راویان امام صادق (علیه السلام) بودهاند. و تصانیف عدهای از بزرگان شیعه، همانند علی بن مهزیار اهوازی، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری و سعد بن عبدالله اشعری.
سه مرجع عمدهی صدوق در تألیف کتاب من لا یحضره الفقیه عبارتاند از:
شیخ صدوق به غیر از کتب و منابع یاد شده جوامع دیگری، از جمله کافی محمد بن یعقوب کلینی، را نیز در اختیار داشته است.
سبک نگارش
در قرون اولیهی اسلامی محدثان شیعه در تألیف کتب فقهی عمدتاً به ذکر روایات و نقل سخنان ائمه (علیهم السلام) اکتفا میکردند و در بسیاری از موارد عیناًَ از تعابیر احادیث جهت بیان فتوای خویش استفاده میکردند. حتی اگر میخواستند کتابی غیر روایی به نگارش درآورند سعی میکردند عیناً از الفاظ روایات استفاده کنند و سخنی غیر از سخن اهل بیت عصمت و طهارت ننویسند. کتاب من لا یحضره الفقیه نیز همچون اغلب آثار مرحوم صدوق به همین شیوه تألیف گردیده است. تألیفات ایشان عمدتاً نص روایت یا برگرفته از الفاظ روایات است.
بعد از ایشان از زمان شیخ مفید کمکم این سبک تغییر کرد، زیرا با تغییر نیازهای روز و هجوم شبهات و ایرادات مخالفان و دشمنان اسلام و ورود عقاید و افکار انحرافی ابداع شیوهای نو در تألیفات علما و فقهای شیعه اجتنابناپذیر بود.
کتاب من لا یحضره الفقیه در نگاه عالمان
این اثر از معتبرترین کتب روایی شیعه و مأخذ علمی معتبری در احکام شرعی است که بیش از نه قرن از پیدایش آن میگذرد و هنوز دانشمندان بدان به چشم قبول و احترام مینگرند و در استنباط احکام از آن بهره میگیرند.
سید بن طاووس: «کتاب من لا یحضره الفقیه صدوق را بسیار موثق و قابل اعتماد یافتم.»
محدث نوری: بنا به تصریح اهل فن کتاب من لا یحضره الفقیه پس از کتاب کافی صحیحترین و استوارترین کتابهاست.
سید بحرالعلوم: برخی از عالمان روایات کتاب من لا یحضره الفقیه را بر روایات سایر کتب اربعه ترجیح میدهند و این به خاطر قدرت حافظه و ضبط و تأمل صدوق و دیگر به خاطر ضمانتی است که صدوق در صحت روایات داده و گفته است: قصد من آوردن همهی روایات موجود نیست، بلکه قصد دارم روایاتی را که به آن فتوا و به صحت آن حکم میدهم و اعتقاد دارم که بین من و خدا حجت است ذکر کنم و به همین خاطر گفته شده که مراسیل صدوق در من لا یحضره الفقیه مانند مراسیل ابن ابیعمیر حجیت و اعتبار دارد و این از مزایای خاص کتاب من لا یحضره الفقیه است.
ساختار کتاب:
الف) تعداد ابواب و احادیث: این کتاب در چاپهای رایج، در چهار جلد تنظیم شده و مشتمل بر 666 باب و قریب 6000 حدیث است. در مورد تعداد روایات این کتاب به علت اشتباه در احتساب فتاوای صدوق به عنوان حدیث، اختلاف وجود دارد. بنا به گفتهی آقا بزرگ تهرانی در الذریعة این کتاب مشتمل بر 5998 حدیث (3943 حدیث مسنَد و 2055 حدیث مرسل) است.
ب) ترتیب کتاب: ابواب کتاب بر اساس ابواب و مباحث فقهی سامان یافته است. ابواب فقهی کتاب با باب «آبها و طهارت و نجاست آن» آغاز و با احکام ارث پایان مییابد. آخرین باب کتاب، «باب النوادر» -با بیش از 150حدیث- مشتمل بر مواعظی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمهی اطهار (علیهم السلام) است که در قالب وصیت، کلمات قصار و... ایراد شدهاند.
کتاب مشیخهی فقیه، که از آن برای اتصال اسناد فقیه استفاده میشود، آخرین بخش جلد چهارم چاپهای موجود را تشکیل میدهد.
منبعشناسی شیخ صدوق و کتاب من لا یحضره الفقیه
پ.ن:
1- خلاصهای از درس پنجم جوامع حدیثی / دانشکده علوم حدیث