جوامع حدیثی متقدم و متأخر شیعه (6)- کتاب من لا یحضره الفقیه (2)


به نام حضرت علم و عالم و معلوم

جوامع حدیثی متقدم و متأخر شیعه (6)

کتاب من لا یحضره الفقیه (2)

شیوه‌ی گزارش متن احادیث در فقیه

1.      در بر داشتن احادیث فقهی: مرحوم صدوق در پی تصنیف یک کتاب فقهی بوده است نه حدیثی، اما چون فقه مأثور از الفاظ روایات اخذ می‌شود متن کتاب عمدتاً از احادیث فقهی تشکیل یافته است.

2.      تصرف در متن حدیث: از آنجا که شیخ صدوق قصد داشته کتابی فقهی بر اساس احادیث تأْلیف کند در برخی از موارد به ذکر کامل الفاظ حدیث، تقید نداشته است. گاه در کتاب، تقطیع روایت، کم کردن اختصاری و زیادات توضیحی یا اکتفا به مقدار وافی به حکم فقهی به چشم می‌خورد.

3.      ذکر نکردن اخبار متعارض: از آنجا که هدف مرحوم صدوق نقل اخبارِ مطابق با فتوایش بوده از ذکر اخبار متعارض خودداری کرده است؛ جز در موارد اندک که روایت به ظاهر متعارض را ذکر و به رفع تعارض پرداخته است.

4.      ذکر برخی از روایات علل الاحکام

5.      ذکر برخی از روایات اعتقادی و اخلاقی: این کتاب گرچه اصالتاً کتابی فقهی است، اما علاوه بر وصایا و مواعظی که در باب النوادر در پایان کتاب آمده است به حسب مورد نیز تعدادی اندک از روایات اعتقادی و اخلاقی در آن نقل شده است؛

6.      اشتمال بر مطالبی غیر از حدیث:

6.1.  آیاتی از قرآن: صدوق برخی از ابواب را با آیاتی متناسب از قرآن کریم آغاز کرده است؛

6.2.  بیان و شرح حدیث

6.3.  بیان فتوای خویش: این فتاوی گاه به صورت مستقل در بابی مخصوص و بدون نقل روایت ذکر شده و گاهی قبل از ذکر احادیث باب و در لابلای آنها آمده است؛

شیوه‌ی گزارش اسناد در فقیه

از آنجا که مخاطب وی در کتاب من لا یحضره الفقیه در درجه‌ی نخست مقلدان او و عموم طبقات بوده‌اند و چنین گروههایی برای دریافت حکم و فتوای دینی به سند روایت احتیاجی ندارند، او به غیر از نُه روایت، که به صورت مسند نقل کرده، بقیه‌ی روایات کتاب خود را به صورت مرسل یا معلق و با حذف تمام یا بخش اول سند آورده است. شیخ صدوق در مقدمه‌ی کتاب خود آورده است: «وَ صَنَّفتُ له هذا الکتابَ بِحذفِ الأسانیدِ لِئَلّا تَکثُرَ طُرقُه ...»؛

  اما آن‌گاه که متوجه می‌شود این کتاب برای علما نیز قابل استفاده است، مشیخه‌ای بر آن تألیف کرد تا احادیث آن از حالت ارسال خارج شود.

بنابراین ویژگی‌های فقیه را در شیوه‌ی گزارش اسناد می‌توان چنین برشمرد:

الف) حذف اسناد جهت اختصار؛

ب) استفاده از مشیخه برای مسند ساختن روایات؛

شیوه‌های حذف سند در کتاب من لا یحضره الفقیه

1.       حذف تمام سند، که خود بر دو قسم است:

1.1.   اکتفا به نسبت دادن حدیث به معصوم.

1.2.   اکتفا به نقل متن بدون انتساب آن به شخصی خاص، با عباراتی همچون «و رُوِی» و «و فی رِوایةٍ».

2.       حذف بخشی از آغاز سند، که این خود بر دو قسم است:

2.1.   اکتفا به ذکر راوی آخر؛

2.2.   اکتفا به ذکر دو یا چند راوی آخر؛

مشیخه‌ی فقیه

معنای مشیخه: مشیخه در لغت اسم مکان از «شیخ» به معنای محل ذکر مشایخ است. و در اصطلاح آن را چنین تعریف کرده‌اند: «فهرستٌ للأسناد الموصلة إلی المشایخ أو إلی کتبهم التی نُقلت منها الأخبار.»: مشیخه فهرستی از سندهایی است که برای اتصال سند به مشایخ یا کتبی که روایات از آنها نقل شده است به کار می‌رود.


نکاتی درباره‌ی مشیخه‌ی فقیه

1-     طرحی نو برای اختصار اسناد: مرحوم محمدتقی مجلسی شیخ صدوق را اولین کسی می‌داند که پس از حذف اسانید با استفاده از مشیخه، طرق خود را به اصحاب اصول و راویان در آخر کتاب می‌آورد.

2-     ترتیب مشیخه: رجال مشیخه ظاهراً فاقد نظم و ترتیب است، اما با کمی تأمل روشن می‌شود که ترتیب مشیخه از ترتیب کتاب نشأت گرفته است؛ یعنی مرحوم صدوق تک تک اسناد را از آغاز کتاب ملاحظه نموده و اولین باری که به نام راوی خاصی برخورد کرده، طریق خود را به وی در مشیخه آورده است. از آنجا که این ترتیب کار مراجعه به مشیخه را دشوار ساخته است، برای سهولت مراجعه فهرست‌های الفبایی تنظیم و در برخی از چاپهای کتاب به آن ملحق شده است.

3-     کامل نبودن مشیخه: مرحوم صدوق در مشیخه طریق خود را جمعاً به 379 تن از مشایخش ذکر کرده است، اما طریق خود را به بیش از 120 نفر، که نامشان در آغاز اسناد کتاب آمده، در مشیخه نیاورده است؛ کسانی مانند: ابی‌سعید مکاری، بُرَید بن معاویه و سُدَیر صِیرفی

مراسیل صدوق

قریب به یک سوم روایات صدوق در فقیه (2055روایت) مرسل شمرده شده است که اصطلاحاً به آنها «مراسیل صدوق» گفته شده است. منظور از مراسیل صدوق روایاتی است که با مراجعه به مشیخه، نمی‌توان آنها را مسند ساخت یا به این دلیل که تمام سندشان حذف شده است -که اکثر مراسیل فقیه این‌گونه‌اند- یا اگر بخشی از سندشان حذف شده است، نام راویِ آغاز سند در مشیخه نیامده باشد.

حکم مراسیل صدوق در فقیه

1-     حجیت مطلق مراسیل فقیه: به دلیل عبارت شیخ صدوق در مقدمه‌ی فقیه: «و لم أقصُد فیه قصدَ المصنّفین فی ایرادِ جمیعِ ما رَوَوه بل قصدتُ إلی ایراد ما اُفتی به و أحکم بصحّتِهِ و أعتقِدُ فیه أنّه حجّةٌ بینی و بینَ ربّی». من در این کتاب همچون سایر مصنفان قصد آوردن همه روایات را نداشته‌ام، بلکه تصمیم گرفته‌ام تنها روایاتی را ذکر کنم که بر مبنای آنها فتوا می‌دهم و به صحت آنها حکم می‌کنم و به حجیت آنها بین خود و خدایم معتقدم.

2-     حجیت نداشتن مطلق مراسیل فقیه: گرچه تعبیر مرحوم صدوق در مقدمه صراحت دارد که تمام روایات فقیه از نظر وی صحیح‌اند، اما این صحت، صحت قدمایی است و حکم صدوق بر صحت اخبار فقیه به قرائن و اماراتی مستند است که بر او روشن بوده و این اجتهاد شخصی خود اوست و از این جهت برای دیگران معتبر نیست؛ از این رو این شهادت نه تنها صحت و حجیت مراسیل را اثبات نمی‌کند که حجیت و صحت مسانید را نیز برای دیگران ثابت نمی‌کند و مجتهد خود باید به بررسی تک ‌تک اسناد بپردازد.

3-     قول به تفصیل: عده‌ای بر این عقیده‌اند که هر جا شیخ صدوق (ره) با تعابیر جزمی، مانند «قال الصادق علیه السلام»، روایت مرسل را نقل کرده است این تعبیر حاکی از اطمینان وی به صحت روایت بوده و چنین روایت مرسلی معتبر است. اما اگر از تعابیر غیر جزمی، مانند: «رُوِی عن الصّادقِ علیه السلام» یا «و فی رِوایةٍ»، استفاده کرده نمی‌توان به صحت روایت حکم نمود.

توجه: اغلب روایات مرسل فقیه ‌در دیگر کتب روایی مانند کافی و آثار دیگر صدوق (ره) با سند ذکر شده‌اند. عده‌ای از محققان به گردآوری این موارد پرداخته‌اند.

اعتبار من لا یحضره الفقیه

  1. انتساب کتاب من لا یحضره الفقیه به شیخ صدوق: فهرست‌نویسان و عالمان شیعه از دیرباز به انتساب کتاب من لا یحضره الفقیه به شیخ صدوق تصریح کرده‌اند و در تألیفات خود بارها به این کتاب استناد کرده و از احادیث این کتاب در تألیفات خود استفاده نموده‌اند.

·         شیخ طوسی (م460 ﻫ): له نحو من ثلاثمائة مصنف و فهرست کتبه معروف و انا اذکر منها ما یحضرنی فی الوقت من اسمأ کتبه منها...: کتاب من لا یحضره الفقیه.

·         سید بن طاووس: ...روینا ذلک باسنادنا الى الشیخ أبى‌جعفر محمد بن بابویه رحمه الله باسناده من کتاب من لا یحضره الفقیه و قد ضمن فی خطبة کتابه صحة ما یرویه فیه و انه رواه من الاصول المنقولة عن الائمة صلوات الله علیهم

  1. اعتبار نسخه‌های موجود من لا یحضره الفقیه: از کتاب من لا یحضره الفقیه نیز نسخ خطی بسیارى در کتابخانه‏ها یافت می شود؛ مانند:

·         نسخه‏اى به تاریخ 681 در کتابخانه آستان قدس رضوی.

·         نسخه‏اى به تاریخ 11 شوال سال 652 به خط محمد بن على بن. . .

·         نسخه‏اى به خط مولى عبدالله تسترى به تاریخ شعبان 991 در کتابخانه آیة‌الله مرعشى.


3- اعتبار روایات من لا یحضره الفقیه: با توجه به عظمتی که شخصیت صدوق (ره) در بین محدثان دارد و با عنایت به تصریح وی در مقدمه به صحت مندرجات فقیه، عده‌ای، از جمله اخباریان شیعه، نتیجه گرفته‌اند که احادیث این کتاب همگی از شرایط صحت برخوردار بوده و برای هر عصر و زمانی قابل اعتماد است.

·         مرحوم شیخ حر عاملی: این سخن به طور صریح حکایت از جزم به صحت احادیث من لا یحضره الفقیه و شهادت این دانشمند به ثبوت آن دارد... .

·         میرزا حسین نوری: بعضی از علما حتی عقیده داشته‌اند کتاب من لایحضره الفقیه نسبت به کتابهای کافی، تهذیب و استبصار ارجحیت دارد. به این دلیل که شخصیت صدوق از نظر قدرت حفظ و حسن ضبط و دقت در ثبت روایت از کلینی و شیخ طوسی ممتازتر است. علاوه ‌بر آن او خود صحت روایات کتاب را تضمین نموده و فقط روایاتی را ثبت کرده است که به آن فتوا داده و اعتقاد به حجیت آن بین خود و خدا دارد.

اما عده‌ای این نظریه را نپذیرفته و در ردّ آن عمدتاً به دو دلیل استناد کرده‌اند:

  1. تصریح شیخ صدوق به صحت مندرجات کتاب من لا یحضره الفقیه چیزی جز حکم یک فقیه به صحت فتاوایش نیست و شیخ صدوق کتاب خود را به عنوان یک رسالۀ عملیه نوشته و حکم وی به صحت مطالب رساله، برای وی و مقلدانش معتبر و قابل اعتماد است. اما این حکم لزوماً نمی‌تواند برای فقهای دیگر در سایر زمانها حجیتی داشته باشد یا اعتبار خود را حفظ نماید.
  2. علاوه بر ارسال بخشی از اسناد، روایات مسند کتاب نیز مشکلات چندی از نظر متن و سند دارد. بنابراین به طور کلی باید گفت که کتاب من لا یحضره الفقیه از روایات معتبر فراوانی برخوردار است و به همین خاطر از دیرباز مورد توجه علما قرار گرفته و یکی از منابع اصلی فقها واقع شده است، اما این کتاب مانند دیگر منابع حدیثی از ضعفهای سندی و متنی خالی نیست. همچنان که برخی از فتاوی مرحوم صدوق نیز از فتاوای شاذ (خلاف مشهور) به شمار می‌روند.

کارهای پیرامون کتاب من لا یحضره الفقیه

1.      شروح کتاب:

1.1.   روضة المتقین فی شرح أخبار ائمة المعصومین (14جلد، به عربی) از محمدتقی مجلسی (ره) م1070 ﻫ

1.2.   لوامع صاحبقرانی (8 جلد، به فارسی) از محمدتقی مجلسی (ره) م1070ﻫ. در الذریعه از آن با نام اللوامع القدسیه نیز یاد شده است. چاپ موجود هشت جلدی لوامع تا پایان جلد دوم فقیه را شرح کرده است.

2.      شروح مشیخه: مشیخة الفقیه، شرح و ترجمه و تعلیق محمدجعفر شمس‌الدین.

3.      تلخیص و ترجمه: گزید‌ه من لایحضره الفقیه (2ج) از محمد باقر بهبودی.

4.      معجم‌ و راهنما: فهرس کتاب من لایحضره الفقیه، مجمع البحوث الإسلامیه.

5.      برنامه‌های رایانه‌ای:

5.1.   نرم افزار معجم فقهی، مرکز معجم فقهی حوزۀ علمیۀ قم.

5.2.   نرم افزار جامع الاحادیث (نور 2 و 5/2), مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.(1)

پ.ن:

1- خلاصه‌ای از درس ششم جوامع حدیثی / دانشکده علوم حدیث

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد