جوامع حدیثی شیعه (9)- فیض کاشانی و کتاب وافی

به نام حضرت علم و عالم و معلوم

جوامع حدیثی شیعه (9)

فیض کاشانی و کتاب وافی

جوامع حدیثی متأخر شیعه

اوضاع فرهنگی ـ اجتماعی عصر صفوی

1-   ظهور عالمان برجسته‌ی شیعه: عالمان مشهوری چون محقق کرکی، شیخ بهایی، ملا صدرا، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ حر عاملی، میرداماد، مجلسی اول و مجلسی دوم (علامه مجلسی). همچنین پیدایش فضای جدید سیاسی و یافتن آزادی عمل بر اساس تعالیم و احکام مذهب شیعه در ایران و وجود تنگناهای دینی و سیاسی در دیگر کشورهای اسلامی برای شیعیان، موجب شد شماری از عالمان بزرگ شیعه از مناطق دوردست سرزمین اسلامی به ایران مهاجرت کنند. بزرگانی همچون شیخ بهایی و پدرش از لبنان، محقق کرکی از شام و سید ماجد بحرانی از بحرین به ایران عزیمت کردند.

2-   حضور عالمان در نواحی مختلف: ناآشنایی شیعیان جدید با تعالیم و احکام مذهب شیعه از سویی و عدم دسترسی بسیاری از شیعیان به عالمان و منابع فقهی و کلامی از سوی دیگر، نیاز جدی به حضور عالمان و درس‌آموختگان حوزه‌های علمی را در سراسر ایران آشکار کرد، تا آنان با تربیت شاگردان و استقرار آنها در مناطق مختلف، این کاستی را جبران کنند.

3-   دخالت عالمان شیعه در حکومت و امور اجتماعی: قبول مناصب از سوی عالمان دینی و دخالت آنان در امور اجتماعی با این انگیزه صورت می‌گرفت که بتوانند گامی در جهت تبلیغ احکام و اشاعه‌ی تعلیم دین بردارند، از خطاها پیشگیری کنند و در حد توان خود و پذیرش اجتماع، مانع انجام کارهای نادرست شوند.

4-   آغاز و رشد اخباری‌گری: مسلک اخباری، به صورت واکنشی در برابر حرکت فقهی مجتهدان شیعه، با نگارش کتاب «الفوائد المدنیه» توسط ملّا محمدامین استرآبادی (م 1033 ﻫ) پا گرفت. اخباریان معتقد بودند برای آگاهی از معارف و احکام دینی، باید به سراغ آیات و روایات رفت و به کتاب‌های روایی، اعتماد کامل داشت.

5-   روی‌آوردن به حدیث: در این دوران، حدیث و معارف حدیثی نیز جایگاه خاصی داشته و گام‌های مهمی در زمینه‌ی علوم حدیث برداشته شد.

احیای مجدد حدیث شیعه در عصر صفوی

مهم‌ترین فعالیت‌های انجام شده در عصر صفوی:

1-   تکثیر نسخه‌ها: در دوران صفویان، دانشمندان شیعی امکان و احیا و ازدیاد نسخه‌های مصنفات قدما را یافتند.و آنها را در کتابخانه‌های مختلف نگهداری می‌کردند.

2-   شرح‌نویسی و فقه الحدیث: رواج فرهنگ علمی در آن روزگار موجب گشت که علما به شرح احادیث پرداخته و کتاب‌هایی در این زمینه تألیف نمایند.

·         ملا صدرا و ملاصالح مازندرانی، کتاب‌هایی در شرح اصول کافی نگاشتند.

·     علامه مجلسی کتاب مرآه العقول را در شرح کتاب کافی و همچنین کتاب ملاذ الأخیار را در شرح کتاب تهذیب الأحکام در این دوره نوشت.

3-   تفسیر مأثور: قرن یازدهم هجری دوره‌ی تجلی تفسیر مأثور است. رواج تفکر تفسیر قرآن با روایات در این زمان، موجب نگارش‌های جدیدی در این زمینه شد؛ مانند:

·         تفسیر صافی فیض کاشانی (م 1091 ﻫ)،

·         تفسیر برهان سید هاشم بحرانی (م 1107 ﻫ)،

·         تفسیر نور الثقلین عبد العلی بن جمعه العروسی (م1112 ﻫ)

·         تفسیر کنز الدقائق میرزا محمد مشهدی (م 1125 ﻫ)

4-   ترجمه: قبل از این دوره، معارف الهی و احادیث ائمه (علیهم السلام) منحصراً در اختیار طلاب و دانشمندان دینی بود. فارسی‌نویسی و نشر معارف اسلامی با زبان مردم موجب آشنایی آنان با این منبع گشت و کتاب‌های فراوانی مانند

·         لوامع صاحبقرانی مجلسی اول

·         حلیة‌المتقین مجلسی دوم

به زبان فارسی نگاشته شد.

5-   علوم حدیثی: علوم پیرامونی حدیث، همچون رجال و درایه نیز در این دوران رواج یافتند و کتاب‌های گوناگونی در موضوعات مختلف این علم نوشته شد.

·         میرداماد (ره) حاشیه بر کتاب کشی و همچنین الرواشح السماویه را نوشت؛

·     شیخ بهایی کوچک‌ترین و زیباترین رساله در علم مصطلح الحدیث را با نام الوجیزه سامان داد و نیز کتاب مشرق الشمسین را نگاشت.

6-   جامع‌نگاری: در این دوران قدم‌های اساسی در خصوص کتاب‌های جامع حدیثی برداشته شد و جوامع متأخر حدیث شیعه نوشته شد.

محمدون ثلاث دوم و جوامع حدیثی متأخر

از مهم‌ترین اقدامات حدیثی انجام‌شده در این دوره، تدوین جوامع متأخر یا جوامع ثانویه‌ی حدیثی است. از آنجا که نام مؤلفان این سه جامع حدیثی نیز همچون نام مؤلفان کتب اربعه «محمد» است، از آن‌ها با تعبیر «محمدون ثلاث دوم» یاد می‌شود:

1-      محمد بن مرتضی، مولی محسن فیض کاشانی (رحمة‌الله) (م 1091 ﻫ) مؤلف کتاب وافی.

2-      محمد بن حسن، شیخ حرّ عامِلی (رحمة الله) (م 1104 ﻫ) مؤلف کتاب وسائل الشیعه.

3-      محمد باقر مجلسی (رحمة الله) (م 1110ﻫ) مؤلف کتاب بحار الأنوار.

فیض کاشانی و کتاب وافی

نگاهی به زندگی و تحصیلات فیض (رحمه الله)

محمد بن مرتضی، مشهور به ملامحسن فیض کاشانی، در سال 1007 هجری در کاشان متولد شد. پدرش، شاه مرتضی، مردی فقیه، متکلم، مفسر و ادیب بود. مقدمات علوم دینی را در کاشان نزد عمو و دایی‌اش فرا گرفت و در بیست سالگی همراه با برادرش عبدالغفور برای ادامه‌ی تحصیل به اصفهان، که پایتخت و مرکز عالمان آن عصر بود، عزیمت کرد. وی همچنین در طیّ سفری به شیراز به مدت دو سال نزد سید ماجد بحرانی (م 1028 ﻫ) به فراگیری علم حدیث پرداخت و از وی اجازه‌ی نقل روایت گرفت. وی دوباره به اصفهان بازگشت و از محضر درس شیخ بهایی (م 1031 ﻫ) بهره‌مند گردید. در دوران ریاضت ملاصدرا در کهک قم، وی به همراه ملاعبدالرزاق لاهیجی مدت هشت سال از محضرش بهره ‌برد. ملاصدرا آن دو را به دامادی برگزید و لقب «فیض» و «فیاض» را بر آن‌ها نهاد. با مراجعت ملاصدرا به شیراز فیض نیز به همراه استاد مجدداً به شیراز سفر کرد و حدوداً دو سال در آنجا ماند. سپس به کاشان بازگشت و به تدریس، تبلیغ و تألیف مشغول شد. سرانجام فیض کاشانی پس از 84 سال عمر پربرکت در سال 1091 هجری در زادگاهش کاشان چشم از جهان فرو بست.

اساتید و شاگردان

برخی از اساتید وی عبارت‌اند از:

  1. محمد تقی مجلسی (م 1070 ﻫ)
  2. شیخ بهایی (م 1030 ﻫ)
  3. سید ماجد بحرانی (م 1028 ﻫ) این افراد اساتید وی در فقه، حدیث و تفسیر بوده‌اند.
  4. صدرالدین شیرازی (م 1050 ﻫ)
  5. میرداماد (م 1041 ﻫ) این دو، استاد وی در فلسفه، عرفان و کلام بوده‌اند.

برخی از شاگردان وی عبارت‌اند از:

  1. فرزندش محمد، مشهور به «علم الهدی» (م 1115 ﻫ)
  2. محمد باقر مجلسی (م 1110 ﻫ)
  3. سید نعمت‌الله جزائری (م 1112 ﻫ)

تألیفات فیض کاشانی

برخی از محققان فهرستی بالغ بر یکصد و چهل کتاب و رساله را از وی گرد آورده‌اند. از مشهورترین آثار وی در تفسیر و حدیث و اخلاق می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد:

  • در تفسیر
    •  صافی؛ از مهم‌ترین کتب تفسیر شیعه است که در تفسیر آیات علاوه‌ بر روایات از نکات ادبی و بلاغی نیز بهره گرفته است.
    • أصفی که گزیده‌ای از تفسیر صافی است.
  • در حدیث
    •  وافی (مجموع روایات کتب اربعه)
    • شافی (خلاصه‌ی وافی با حذف اسناد و روایات متعارض)
    •  نوادر الأخبار (احادیث غیر مذکور در کتب اربعه)
  • در اخلاق
    • المَحجّة البیضاء فی إحیاء الأحیاء، که در آن احیاء العلوم غزالی را با حذف زوائد و برخی از اخبار اهل سنت و استفاده از احادیث شیعه تنقیح و تصحیح کرد.

وی در فقه، کلام، عرفان، شعر و علوم مختلف اسلامی نیز آثار متعددی از خود بر جای گزارده است که همه‌ی اینها از جامعیت علمی فیض کاشانی حکایت می‌کند؛

مبانی حدیثی فیض کاشانی

وی در اولین مقدمه‌ی کتاب وافی به طرفداری از مسلک اخباری پرداخته و شیوه‌ی مجتهدان اصولی را تخطئه کرده است. وی پس از ارائه‌ی تقسیمی برای علوم دینی به مخالفت با حجیت اجماع و عقل در علوم تقلیدی (علومی که باید از صاحب شریعت دریافت کرد و بدان متعبد بود) پرداخته است. وی تنها راه آشنایی با علوم تقلیدی، اعم از اعتقادی یا عملی، را فراگیری احادیث اهل‌بیت (علیهم السلام) می‌داند؛ آن‌گونه که شیعیان در عصر ائمه‌ی اطهار عمل می‌کرده‌اند.

در مقدمه‌ی دوم پس از بیان مطالبی درباره‌ی شناخت سند، اصطلاح متأخران مبنی بر تقسیم چهارگانه‌ی حدیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف را مفید نمی‌داند. وی مدار احکام شرعی را کتب اربعه می‌داند و شهادت مؤلفان آنها را بر صحت روایات کتب اربعه کافی دانسته است. از این رو وی معتقد است، روایات کتب اربعه نیازی به بررسی سند ندارد و تنها هنگام تعارض روایات باید به بررسی سند آنها پرداخت. مرحوم فیض در شرح روایات نیز به شیوه‌ی محدثان پایبند است و آن‌گونه که خود تصریح کرده در شرح روایات از ذکر تأویلات بعید و به‌کارگیری اصطلاحات عارفانه و اهل باطن خودداری کرده است.

کتاب وافی

نام کتاب و وجه تسمیه‌ی آن

مرحوم فیض کاشانی کتاب خود را الوافی نامیده است و در این‌باره می‌نویسد: «سمّیته بالوافی لوفائه بالمهمّات و کشف المبهمات»؛ یعنی این کتاب را از آن جهت وافی نامیدم که تمام مباحث مهم را در بر دارد و از مطالب مبهم پرده برمی‌دارد.


موضوع کتاب

مرحوم فیض همه‌ی روایات کتب اربعه، اعم از اصول و فروع و معارض و موافق و ... را آورده است و به همین خاطر وافی جامع اصول و فروع و روایات متعارض و غیر متعارض است.

انگیزه‌ی تألیف وافی

مرحوم فیض در مقدمه‌ی کتاب وافی انگیزه‌ی خود از تألیف این کتاب را مشاهده‌ی کاستی‌های موجود در کتب اربعه بیان ‌کرده است. این کاستی‌ها عبارت‌اند از:

  1. کامل نبودن هر یک از کتب اربعه به تنهایی؛
  2.  مشکل بودن مراجعه به آن‌ها به علت اختلاف عناوین ابواب هر یک از کتاب‌ها؛
  3. پراکندگی روایات هم‌مضمون؛
  4. وجود روایات تکراری در کتب اربعه؛

کاستی‌های کافی

  1. بسیاری از احکام را ذکر نکرده و ابواب آنها را به صورت کامل نیاورده است.
  2. در بسیاری از مواقع تنها به یک طرف اخبار مختلف (متعارض) اکتفا کرده و روایات طرف مقابل را نیاورده.
  3. برخی از روایات مبهم و مشکل را بدون شرح واگذاشته است.

کاستی‌های کتاب من لا یحضره الفقیه

  1. علاوه بر اینکه بسیاری از کاستی‌های کافی را دارد، روایات اصول نیز در آن نیامده است.
  2. شامل بسیاری از ابواب و فصول نیست.
  3. گاهی کلام مؤلف در ذیل یک حدیث با خود حدیث مشتبه می‌شود.
  4. در بسیاری از موارد حدیث را به صورت مرسل و بدون سند ذکر می‌کند.

کاستی‌های تهذیب

  1. مانند کتاب فقیه روایات اصول را ندارد.
  2. گاه تأویلات دور از ذهن و نادرستی برای جمع بین روایات مختلف ذکر کرده است.
  3. گاهی روایاتی که باید در یک جا ذکر کند متفرق کرده و آنهایی را که باید متفرق ذکر کند یک جا آورده است.
  4. بسیاری از روایات را در جای مناسب‌شان ذکر نکرده است.
  5. دارای تکرارهای ملالت‌بار و تطویل ابواب است.
  6. عناوین ابواب نارسا و مخل است.

کاستی‌های استبصار

  1. از آنجا که استبصار بخشی از تهذیب است همان اشکالات را در خود دارد.
  2. در برخی از کتب، ابواب و روایات، حسن ترتیب را رعایت نکرده است.

با توجه به کاستی‌های مذکور و اینکه تا آن عصر کسی در صدد رفع این نقصها برنیامده بود فیض کاشانی تصمیم به تألیف کتابی گرفت که در آن کاستی‌های مذکور وجود نداشته باشد.

ساختار کتاب

وافی دارای 3 مقدمه، 14 جزء و یک خاتمه (شامل مشیخۀ فقیه و تهذیبین) است.

الف) محتوای مقدمه‌های سه‌گانه‌ی وافی

مقدمه‌ی اول: شیوه‌ی شناخت علوم دینی که توضیح آن گذشت.

مقدمه‌ی دوم: درباره‌ی شناخت اسانید و شامل مباحث سودمندی درباره‌ی اسناد روایات کتب اربعه است؛ مانند:

  • ذکر نمونه‌هایی از اسامی مشترک در سند.
  • تفاوت صحیح قدما و متأخران
  • شهادت مؤلفان کتب اربعه بر صحت روایات کتبشان
  • اصحاب اجماع
  • اضمار، اضطراب و ارسال در سند
  • القاب و کنیه‌های ائمۀ اطهار در روایات
  • طرق فیض به کتب اربعه

مقدمه‌ی سوم: مؤلف در این مقدمه به بررسی برخی از اصطلاحات و قواعد پرداخته است؛ مانند:

  • شیوه‌ی محمدون ثلاث اول در ذکر اسناد کتب اربعه؛
  • شیوه‌ی مرحوم فیض در ذکر اسناد و بیان انواع اختصارهایی که به کار برده است؛
  • ترتیب ابواب وافی؛ و...


ب) جزءهای چهارده‌گانه‌ی وافی

1-      کتاب العقل و العلم و التوحید.

2-      کتاب الحجه.

3-      کتاب الإیمان و الکفر.

4-      کتاب الطهارة و التزین.

5-      کتاب الصلاة و الدعاء و القرآن.

6-      کتاب الزکاة و الخمس و المَبرّات (مبرات شامل مباحث: قرض، عتق، مکاتبه، وقف و هبه است).

7-      کتاب الصیام و الاعتکاف و المعاهدات.

8-      کتاب الحج و العمرة و الزیارات.

9-      کتاب الحسبة و الأحکام و الشهادات (کتاب الحسبة شامل مباحث حدود، جهاد، قصاص و دیات است).

10-   کتاب المعایش و المکاسب و المعاملات (صناعات، تجارات، زراعات، اجاره، دیون، ضمان، رهن و امانات)

11-   کتاب المطاعم و المشارب و التجمّلات (ملابس، مراکب، مساکن، و دواجن)

12-   کتاب النکاح و الطلاق و الولادات.

13-   کتاب الجنائز و الفرائض و الوصیات (کتاب الفرائض مشتمل بر مباحث ارث است)

14-   کتاب الروضة الجامعة للمتفرقات.


ج) خاتمه‌ی وافی

شامل مشیخه‌ی فقیه، تهذیب و استبصار است. با این تفاوت که برای سهولت مراجعه، اسامی به ترتیب الفبا تنظیم شده‌اند و برای رعایت اختصار، اسامی برخی از راویان‌ به صورت مختصر آمده است.

شیوه‌ای نو در دسته‌بندی موضوعات

فیض در دسته‌بندی اجزای وافی از شیوه‌ی هیچ‌یک از کتب اربعه پیروی نکرده است؛ مثلاً وی ابواب حدود، قصاص و دیات را که فقیهان و محدّثان در آخر کتاب‌های خود می‌آوردند در جزء نهم در «کتاب الحِسبة» آورده است و نیز احکام اموات را که فقیهان در کتاب الطهارة ذکر می‌کردند، به دلیل تناسب موضوع در جزء سیزدهم در «کتاب الجنائز و الفرائض و الوصیات» آورده است.

تعداد روایات

کتاب وافی بر اساس شمارشی که در چاپ جدید آن انجام گرفته است، مشتمل بر 25703حدیث است.


زمان تألیف

در سال 1068 قمری و پس از نه سال و یک ماه تلاش، تألیف و تنظیم این مجموعه‌ی عظیم را به پایان برد.

 مشخصات و مزایای وافی

1-      در بر داشتن تمامی متون احادیث کتب اربعه، اعم از اصول و فروع، و اسناد آنها.

2-      حذف احادیث تکراری کتب اربعه.

3-      توضیح و شرح مختصر بسیاری از روایات با عنوان «بیانٌ».

4-      کنار هم قرار گرفتن روایات مرتبط با یک موضوع از کتب اربعه.

5-      مشخص کردن اختلافات عمده‌ی سندی یا متنی بین کتب اربعه.

6-      بیان جمع و تأویل احادیث متعارض.

7-      ذکر آیات قرآنی متناسب در آغاز هر کتاب و برخی از ابواب که غالباً بدون شرح و تفسیر است.

شیوه‌ی گزارش متن در وافی

1-      در نقل متن، چنانچه بین کتب اربعه، زیاده یا نقصانی در متن حدیث وجود داشته است، این موارد در وافی مشخص شده‌اند.

2-   اگر تفاوت متن‌ها به سبب تبدیل الفاظ بوده است نه زیاده یا نقصان، در صورتی که تفاوت اندک بوده و معنا تغییر نمی‌کرده است، به آوردن لفظ واضح‌تر یا لفظی که مؤلف آن مقدم باشد اکتفا شده است؛ اما اگر تفاوت متن‌ها زیاد بوده یا معنا تغییر می‌کرده است، مجدداً روایت متفاوت را با سندش ذکر کرده‌اند.

3-      به برخی از اختلاف نسخه‌ها نیز اشاره شده است.

شیوه‌ی گزارش اسناد در وافی

1-   در نقل سند بر اساس کتابی که روایت از آن نقل شده عمل کرده است؛ از این رو در صورتی که سند کامل بوده، کامل و اگر بخشی از آن نقل شده، همان بخش را نقل کرده است؛ لذا برای تکمیل اسناد فقیه و تهذیبین مشیخه‌ی آنها را در خاتمه‌ی کتاب آورده است.

2-      فیض در اسامی روات، با وضع تعابیر اختصاری ویژه‌ای سعی کرده است، سندها را تا حد زیادی مختصر سازد:

·         تثنیه یا جمع بستن اسم یا نسبت؛

·         استفاده از عدد به جای اسامی روات؛

·         به کار بردن نسبت یا وصف به جای نام کامل راوی؛

·         اکتفا به اسم و حذف نام پدر؛

3-      چنانچه حدیثی با اسناد متعدد در یک یا چند کتاب نقل شده باشد:

·         اگر تمام سند مختلف باشد، ابتدا سند و متن را از کافی نقل و سپس سایر اسناد را بدون تکرار متن ذکر کرده است.

·     اگر سندها صرفاً در نام معصوم و راوی که از معصوم (علیه السلام) نقل کرده است مشترک باشند، ابتدا اسناد مختلف را با ذکر علامت آن کتاب آورده و سپس متن را نقل کرده است؛

·     در مواردی هم که تنها بخشی از سند مختلف بوده است، مؤلف سعی کرده به نحوی عمل کند که بخش‌های مشترک و مختلف سند از هم قابل تشخیص باشد.

تذکر: گاهی برای مشخص کردن بخش مشترک، اعم از متن و سند، از رمز «ش» استفاده کرده است.

علت کم‌توجهی به کتاب وافی

  1. اکتفا کردن مرحوم فیض به کتب اربعه و گردآوری نکردن روایات از دیگر کتب حدیثی.
  2. تدوین کتاب وسائل الشیعه با فاصله‌ی اندکی پس از وافی و استقبال فقیهان از این کتاب.
  3. رعایت نکردن ترتیب رایج و متعارف کتابهای فقهی شیعه.
  4. استفاده از رموز و علائم اختصاری خاص (اختصارهای غیر متعارف)

چاپها

  1. چاپ سنگی که در 3 جلد رحلی و قطور به چاپ رسیده است؛
  2. چاپ جدید که توسط مرکز تحقیقات علمی کتابخانه‌ی امام علی (علیه السلام) اصفهان ارائه شده و در آن متن وافی (غیر از خاتمه) در 26 جلد عرضه گردیده است.

کارهای پیرامون وافی

  • الشافی، اثر فیض کاشانی:خلاصه‌ای است از کتاب وافی با حذف اسناد و روایات متعارض آن.
  • مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعه، چند شرح و حاشیه بر وافی را از بزرگانی همچون وحید بهبهانی، میرزا عبدالله افندی و... نام برده است.
  • در بین نرم‌افزارهای متعدد حدیثی متن کتاب وافی تنها در نرم‌افزار «جامع فقه اهل البیت» آمده است.

منبع‌شناسی فیض کاشانی و وافی

  1. الذریعه،‌ طهرانی، ج 25، ص 13-14
  2. روضات الجنات، محمد باقر خوانساری، ج 6، ص 79 ـ 103
  3. کتاب الوافی، مقدمه‌ی ضیاءالدین حسینی اصفهانی، ج 1، ص 18 ـ 59.
  4. مقاله‌ی «فیض و کتاب وافی»، کاظم مدیرشانه‌چی، در پژوهشی درباره‌ی حدیث و فقه، ص 540 ـ 548.
  5. فهرست‌های خودنوشت، فیض کاشانی، تحقیق و تصحیح محسن ناجی نصرآبادی.(1)

پ.ن:

1- 1- خلاصه‌ای از درس نهم جوامع حدیثی / دانشکده علوم حدیث

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد