به نام حضرت علم و عالم و معلوم
معانی حروف جرّ (3)
«خَلَا، حَاشَا، عَدَا، رُبَّ، مِنْ و عَلَی»
حروف جرّ «خَلا، حاشا و عَدا»
به معنای استثناء هستند، اگر پس از آنها اسم مجرور به کار رود (جاءَ الطَّلَبَةُ خَلا (حاشا/ عَدا) محمّدٍ)؛ و چانچه پس از این واژهها، اسم منصوب به کار رود، این واژهها افعال استثناء هستند.
نکته: اگر پیش از این سه واژه، حرف «ما» به کار رود، لزوماً فعل استثناء به شمار میروند و نمیتوانند اسمِ پس از خود را در مقام حروف جرّ، مجرور کنند (ألا کلُّ شیءٍ ما خَلا اللهَ باطلٌ).
حرف جرّ «رُبَّ»
این حرف، به دو معنای متفاوت تقلیل (رُبَّ رجُلٍ مؤمنٍ لَقیتُ) و تکثیر (رُبَّ تالٍ للقرآنِ والقرآنُ یَلعَنُهُ )، به کار میرود که بستگی بسیاری به ارادهی متکلّم و سیاق جمله دارد.
واو «رُبَّ»
گاه پیش از «رُبَّ» واوی به کار میرود که چون در مواردی جانشین لفظ «رُبَّ» میشود، آن را «واو رُبَّ» نامیدهاند؛ که دقیقاً مانند «رُبَّ» بیانگر مفهوم تقلیل یا تکثیر است (وَ بَلْدَةٍ لَیسَ بها أنیسٌ).
ملاحظه
اصل، آن است که مجرور به «رُبَّ» اسم نکره باشد؛ اما در مواردی «رُبَّ» همراه با اسم معرفه و فعل نیز به کار رفته است که در این صورت، شرط است که پس از «رُبَّ»، «ما»ی زائد به کار رود و آن را از عمل ساقط کند: «رُبَّما»؛ مانند: «رُبَّما علیٌّ قادمٌ» و «رُبَّما حَضَرَ أخُوکَ». «رُبَّ» پس از پیوستن «ما»ی کافّه به آن، میتواند مخفّف هم بشود (رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ).
حرف جرّ «مِن»
1. معنای اصلی: ابتدای غایت؛ زمانی (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أوَّلِ یَوْمٍ أحَقُّ أنْ تَقُومَ فِیهِ) یا مکانی (وَ جَاءَ مِنْ أقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى).
2. معانی فرعی:
2.1. تبعیض: بعضی، برخی، از جملهی و ... . نشانهی کاربرد «مِن» در معنای تبعیض، آن است که بتوان واژهی «بعض» را به جای آن به کار برد (مِنْهُم مَن قَصَصْنَا عَلَیْکَ وَ مِنْهُم مَن لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ)
2.2. بیان جنس واژهی پیش از خود (وَ حُلُّوا أسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ)
2.3. ظرفیت (یَا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ)
2.4. عِوَض (بَدَل)؛ (أرَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ)
2.5. تعلیل: معادل حرف جرّ «لِـ» (یُغْضِی حَیاءً و یُغضَی مِنْ مَهابَتِهِ فَلا یُکَلَّمُ إلاّ حینَ یَبْتَسِمُ)
حرف جرّ «عَلَی»
1- معنای اصلی: استعلاء و تفوّق (نوعی فرادستی و برتری) (وَ عَلَیْهَا وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ)
2- معانی فرعی:
1.1. مصاحبت (بیانکنندهی مفهوم اسمِ دائم الاضافۀ «مَعَ» (وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أسِیرا)
1.2. تعلیل: دقیقاً بیانکنندهی مفهوم حرف جرّ «لِـ» (وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ= لِما هَداکُم)
1.3. ظرفیت: بع معنای «فی»؛(وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّیاطِینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ)
1.4. گاهی به معنای «مِن» و «بِـ» (وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ * الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ(= مِنَ النّاسِ) یَسْتَوْفُونَ) (حَقِیقٌ عَلَىَّ (= بی) أن لَا أقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ)
1.5. در ادب کهن و معاصر عربی، به معنای «لکنَّ» به مفهوم استدراک (زَیدٌ لا یَدْخُلُ الجَنَّةَ لِسُوءِ صَنیعِهِ، عَلَی أنَّهُ لا یَیْأسُ مِن رَحمَةِ اللهِ)(1)
پ.ن:
1- خلاصه ای از درس دوازدهم نحو عربی3 / دانشکده علوم حدیث