به نام حضرت علم و عالم و معلوم
جوامع حدیثی متقدم و متأخر شیعه(4)
کلینی و کتاب کافی (3)
مزایا و ویژگیهای کافی
اعتبار کافی
در بحث اعتبار هر کتابی لازم است چند مطلب مورد بررسی قرار گیرد:
1- صحت انتساب کتاب به مؤلف؛ به این معنی که آیا کتاب حقیقتاً توسط این مؤلف نوشته شده است یا خیر؟
2- اعتبار نسخههای موجود؛ به این معنی که آیا نسخههای موجود از کتاب با آنچه توسط مؤلف تدوین شده است مطابقت دارد؟
3- صحت و ضعف روایات موجود در کتاب.
الف) انتساب کتاب کافی به مرحوم کلینی
انتساب کتاب کافی به مرحوم کلینی مشهور و مسلم است. فهرستنویسان شیعه نیز از دیرباز به این امر تصریح کردهاند.
عبارات زیر نمونههایی از این مدعاست:
شبهه در انتساب روضه به مرحوم کلینی
از آنجا که در روایات روضهی کافی ضعفهای سندی و متنی بیشتری نسبت به بخشهای اصول و فروع کافی به چشم میخورد، این امر زمینهی ایجاد شبهه در انتساب روضه به مرحوم کلینی را فراهم آورده است. از اینرو یکی از اخباریان به نام ملا خلیل قزوینی (م 1089 ﻫ) مدعی است روضهی کافی از تألیفات ابنادریس حلی (م 578 ﻫ) است، لیکن وی هیچ دلیلی بر این ادعای خویش اقامه نکرده است.
شواهد زیر بطلان این ادعا و صحت انتساب روضه به مرحوم کلینی را اثبات میکند:
1- شیوهی گزارش اسناد (عنعنه، تحویل، اختصارها و...) در روضه همانند اصول و فروع است، چنانکه نقل از عدهای معلوم، در روضه نیز وجود دارد و طرق روایات آن، همانند طرق روایات موجود در اصول و فروع است.
2- در روضه نیز اسناد غالباً با نام مشایخ کلینی آغاز شده است و از آنجا که بین ابنادریس حلی (م 578) و مرحوم کلینی (م 328 یا 329) حدوداً دویست و پنجاه سال فاصله است، این مشایخ از لحاظ طبقه، فاصلهی زیادی تا ابنادریس حلی دارند و امکان نقل مستقیم ابنادریس از آنها وجود ندارد.
3- برخی از متقدمان همچون نجاشی (م 450 ﻫ) و شیخ طوسی (م 460 ﻫ) در فهرستهای خود صراحتاً کتاب روضه را جزء کتابهای کافی و تألیف مرحوم کلینی دانستهاند.
ب) اعتبار نسخههای موجود کافی
مرحوم کلینی در سالهای پایانی حیات خویش با سفر به بغداد و تشکیل مجالس تدریس در این شهر، زمینهی انتشار کتاب کافی را فراهم آورد و برخی از شاگردان وی، چون احمد بن محمد ابوغالب زراری و محمد بن ابراهیم نعمانی معروف به ابن ابیزینب، راوی کتاب کافی از مرحوم کلینیاند.
کافی در طول تاریخ همواره مورد توجه محدثان و فقهای شیعه بوده و نسخههای متعددی از آن استنساخ گردیده است. تا کنون قریب هزار و دویست نسخهی خطی -اعم از کامل یا ناقص- از کافی یافت شده است که حکایت از شهرت و جایگاه ویژهی کتاب کافی در میان محدثان شیعه دارد.
ج) دیدگاهها در صحت روایات کافی
1- دیدگاه افراطی (دیدگاه اخباریان شیعه): اینان معتقدند همهی روایات کتب اربعه از جمله کافی، صحیح و قطعی الصدور است. یکی از دلایلی که بر اعتبار روایات کافی بدان استناد شده است، عرضهی کتاب کافی توسط نواب خاص، بر امام زمان (عج) است و اینکه حضرت آن را پسندیده و گفتهاند: «الکافی کافٍ لشیعتنا»؛ باید گفت: اولاً هیچ قرینهی قطعی و گزارشی که حاکی از ملاقات کلینی با نواب خاص امام زمان (عج) باشد، به دست ما نرسیده است و ثانیاً صدور عبارت «الکافی کافٍ لشیعتنا» از امام زمان (عج) نیز مسلّم نیست؛ زیرا راوی آن مشخص نبوده و کسی نامی از او به میان نیاورده است.
مهمترین دلیلی که آنها بر صحت روایات کافی آوردهاند، تعبیر مرحوم کلینی در خطبهی کتاب است: «... بالآثار الصحیحة عن الصادقین (علیهم السلام)». آنها معتقدند این عبارت حاکی از شهادت مرحوم کلینی بر صحت همهی روایات کافی است. مثلاً شیخ حرّ عاملی پس از نقل عبارت خطبهی کتاب مینویسد: «... فعلم أن ما فیه صحیح باصطلاح القدماء بمعنی الثابت عن المعصوم علیه السلام بالقرائن القطعیة أو التواتر».
2- دیدگاه منصفانه: نظر اکثر محققان شیعه آن است که کتاب کافی با همهی مزایا و ویژگیهای خاصی که دارد، مشتمل بر تعدادی روایات ضعیف السند و اندکی روایات مردود است. از آنجا که اشکال ضعف سندی روایات، عمدتاً از دیدگاه خاص متأخران، در تفکیک روایات صحیح از ضعیف، نشأت گرفته است؛ لازم است ابتدا به تفاوت دو معیار اصطلاح قدما و متأخران شیعه، در صحت و ضعف حدیث اشاره کنیم:
تفاوت اصطلاح صحیح قدما با صحیح متأخران
صحیح نزد قدمایی چون کلینی، صدوق و طوسی (رحمهم الله) با صحیح نزد متأخران شیعه متفاوت است. حدیث نزد قدمای شیعه بر دو دسته بوده است: صحیح و غیر صحیح.
حدیث صحیح: « هُوَ ما وَثَقُوا بِکَونِه مِنَ المعصومینَ علیهمُ السَّلامُ أعَمُّ من أن یکونَ منشَأََََََََََ وُثُوقِهِم کَونَ الراوی مِنَ الثِّقاتِ أو أماراتٍ أُخَر». حدیثی است که نسبت به صدور آن از معصوم علیهالسلام اطمینان حاصل شود؛ خواه منشأ این اطمینان وثاقت راوی باشد یا قرائن دیگر.
بنابراین صحیح نزد قدمای شیعه خبری بوده است که:
1- یا افراد مورد وثوق آن را نقل کرده باشند؛ اگرچه غیر امامی باشند.
2- یا خبری که همراه قرائنی باشد که موجب علم به مضمون آن گردد.
برخی از این قرائن عبارت بودند از:
· وجود حدیث در بسیاری از اصول اربعمئه؛
· تکرار آن در یک یا چند اصل با طرق مختلف؛
· وجود حدیث در اصلی متعلق به یکی از اصحاب اجماع مثل: زراره، محمد بن مسلم، صفوان و...؛
· وجود حدیث در کتب عرضه شده بر امام علیهالسلام که مورد تأیید حضرت نیز واقع شده است مانند: کتاب یونس بن عبدالرحمن و کتاب فضل بن شاذان که بر امام عسکری (علیه السلام) عرضه و تأیید شدند؛
· وجود حدیث در کتب مشهور و مورد اعتماد سلف.
اما با توجه به اینکه به مرور زمان بسیاری از قرائن فوق از بین رفت و دیگر نمیشد از آنها برای صحت روایات بهره برد، برخی از محدثان شیعه احادیث را صرفاً بر اساس وضعیت راویان آن بررسی و دستهبندی کردند. از این رو حدیث نزد عدهی زیادی از متأخران شیعه از زمان سید احمد بن طاووس (م 673 ﻫ) به بعد- به چهار دسته تقسیم شده است:
صحیح، حسن، موثق و ضعیف.
این تقسیمبندی صرفاً بر مبنای ویژگیهای سندی روایات است. یعنی اتصال و انقطاع سند و ویژگیهای راویان موجود در آن. طبق این مبنا صحیح نزد متأخران حدیثی است که:
«سند آن به معصوم متصل باشد و راویان همگی امامی و عادل باشند».
بنابراین از آنجا که صحیح قدمایی اعم از صحیح متأخران است، بسیاری از روایاتی که نزد قدما صحیح بوده، نزد متأخران که صرفاً صحت سندی را ملاک قرار دادهاند، ممکن است ضعیف به شمار آید. از همین روست که در کافی روایات مرسل و روایات نقل شده از افراد مجهول و ضعیف، نیز به چشم میخورد که متقدمان به دلیل وجود قرائنی آنها را صحیح میدانستند.
البته باید توجه داشت که ضعیف السند همواره به معنای بیاعتبار (مردود بودن) حدیث نیست. نزد بسیاری از متأخران اموری همچون شهرت فتوایی بر طبق حدیث یا ارزیابیهای متنی میتواند ضعف سند را جبران و عملاً حدیث را معتبر سازد. به این معنا که حدیث، ضعیف السند اما معتبر باشد، مانند احادیث مقبول.
روایات ضعیف در کافی
ضعفهای موجود در روایات کافی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف) ضعف سند: طبق نظر متأخران برخی از روایات کافی ضعیفالسند قلمداد میشوند. عامل ضعف سند در این روایات یکی از این دو امر است:
1- عدم اتصال سند: که وجود تعابیری همچون «عن بعض اصحابنا»، «عن رجل»، «عمن حدّثه» و... در اسناد از نشانههای آن به شمار میرود.
2- وجود راویان ضعیف، مجهول و مهمل در اسناد: مطالعهی رجالی سندهای برخی از روایات نشان میدهد که شماری از رجال «کافی» از دیدگاه علمای رجال از جمله: کشّی، نجاشی، و شیخ طوسی مورد تضعیف قرار گرفتهاند.
ب) ضعف متن
در لابلای روایات معتبر و ارزشمند فراوان کافی، به ندرت روایاتی نیز یافت میشود که متن آنها مورد انتقاد محققان واقع شده است. هر چند برخی از این انتقادها قابل پاسخ بوده و معنای صحیحی برای برخی از این روایات میتوان یافت.
کارهای پیرامون کتاب کافی
در این جا به برخی از مهمترین آثار تدوینشده دربارهی کافی اشاره میکنیم:
الف) شروح کافی:
1- شرح اصول الکافی: اثر صدر المتألهین محمد شیرازی (م1050).
2- شرح اصول الکافی للمازندرانی: از مولی محمد صالح مازندرانی (م1081) که صرفاً بخش «اصول» و «روضه» کافی را شرح کرده است. این اثر در 12جلد با حواشی علامه شعرانی چاپ شده است.
3- مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول: علامه محمدباقر مجلسی (م1110) که شامل شرح اصول، فروع و روضه است و در 26 جلد چاپ شده است.
ب) ترجمهها:
1- اصول کافی، ترجمه و شرحِ سیدجواد مصطفوی.
2- شرح اصول کافی، ترجمه و شرحِ محمدباقر کوهکمرهای.
3- الروضه من الکافی، ترجمه و شرحِ سید هاشم رسولی محلاتی.
4- الکافی، ترجمه به انگلیسی المؤسّسة العالمیة للخدمات الاسلامیه.
برخی از دیگرکارهای انجام شده دربارهی کافی عبارتاند از:
الف) حواشی کافی
ب) تلخیصها
ج) معجمها و راهنماها
د) اسناد و رجال کافی
ه) دربارهی کافی
و) برنامههای رایانهای (1)(2)
پ.ن:
1- برای دیدن نامها به متن کتاب مراجعه کنید.
2- خلاصهای از درس چهارم جوامع حدیثی / دانشکده علوم حدیث