معانی حروف جر(1)- حرف جر «بـِ»

 

 

به نام حضرت علم و عالم و معلوم

 

معانی حروف جر(1)

حرف جر «بـِ»

1-   الصاق: معنای اصلی حرف جر «بِـ» است که به معنای تماس و برخورد با شیء، یا فرد دیگر است. الصاق هم می‌تواند حقیقی باشد و هم می‌تواند مجازی باشد (أمسَکتُ بِثوبِه؛ مررتُ بِزیدٍ).

2-      تعدیه: این حرف می‌تواند برخی افعال لازم را متعدی کند (ذَهَبَ أحمدُ= ذَهَبَ أحمدُ بِعلی)

3-      سببیت (تعلیل): «به سبب»؛ «به علت» (یا قومُ إنَّکم ظَلَمتُم أنفُسَکم بِاتِّخاذِکم العِجلَ).

4-      استعانت: «با»؛ «به وسیله‌ی» (کتبتُ بِقلمی؛ بِسم الله الرحمن الرحیم)

5-      مصاحبت: «با»؛ «همراه با» ( إهبِط بِسلامٍ مِنّا و برکاتٍ عَلیکَ)

6-      مقابله: «در مقابل» (بعتُ هذا بِهذا؛ أُدخُلوا الجنةَ بِما کُنتم تَعملون)

7-      قسم: «سوگند به» (لا أُقسمُ بِهذا البلدِ)

8-      ظرفیت: «فِی»= «در» (و لَقَد نَصرَکم اللهُ بِبَدرٍ)

9-      تبعیض: «برخی»؛ «از دسته‌ای»؛ «از جمله‌ی» (عیناً یَشرَبُ بِها عبادُ الله)

10-   استعلاء: به معنای طلب برتری و بلندی= «علی»= «بر» (و مِنهُم مَن إن تَأمَنهُ بِدینارٍ لایُؤدِّه إلیک)(1)

 

پ.ن:

1- خلاصه‌ای از درس دهم نحو عربی 3 / دانشکده علوم حدیث

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد